آب باریکه ها
غربت، نزدیکانمان را همچون جامه ای ازتنمان جدا میکند و کسانی دیگر را به جایشان می نشاند بدون پیوند خونی، بی آنکه زاده ی یک مادر باشیم. غربت زبان مادریمان را شخم میزند تا بذر کلماتی تازه که با تکلف به زبان می آوریم، در آن بکارد. غربت گذشته را از ما میگیرد و در خمره ی فراموشی میچپاند؛ درست همانطور که خیار و هویج و موسیر را ترشی می اندازیم. سر بزنگاه بوهای تند را در اطراف می پراکند...
انعام کجه جی نویسنده ای عراقی است که در فرانسه زندگی می کند، او در آب باریکه ها از عشق، سیاست، غربت و دلتنگی می گوید و زندگی چند عراقی را به تصویر می کشد که هریک بنا بر دلایلی سر از پاریس درآورده اند.
داستانی خواندنی که از انتظار راوی به همراه خاتون و یک تابوت برای ورود به سرزمینش آغاز می گردد، واقعه ای که مدت ها به آن اندیشیده و برایش هم چون رویا بوده اما اکنون تصویری سیاه جای آن را گرفته و با رنجی عمیق همراه است…
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر