نجار
...آخرین چیزی که مایکل پیش از به هوش آمدن خود به یاد آورد، دویدن در خیابان های شهر و اندیشیدن به روش های گسترش شرکت خود بود. ولی حالا با سیم ها و دستگاه هایی که به بدنش وصل شده بودند روی تخت بیمارستان دراز کشیده، همسرش سارا در کنارش نشسته و پرستاری بالای سرش ایستاده بود.
با بی حالی پرسید :««من اینجا چه کار می کنم؟ با ماشین تصادف کردم یا چیز دیگری؟»»
سارا که از شدت گریه می لرزید جواب داد :«« وقتی در حال دویدن بودی یک دفعه از حال رفتی.»»..
این کتاب قبلا خوانده شده، سالم و خوب نگهداری شده، فقط در تعدادی از صفحات، برخی نوشته ها خط کشیده یا هایلایت شده است. نمونه تصاویری از این صفحات در آلبوم تصاویر کتاب دیده میشود.
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر