خمره
خمره شیر نداشت . لیوانی حلبی را سوراخ كرده بودند و نخ بلند و محكمی بسته بودند به آن . بچه ها لیوان را پایین می فرستادند ، پر آب كه می شد ، بالا می كشیدند و می خوردند ، مثل چاه و سطل . بچه هایی كه قدشان بلندتر بود ، برای بچه های كوچولو و كوتاه قد لیوان را آب می كردند . زنگ های تفریح دور خمره غوغایی بود . بچه ها از سروكول هم بالا می رفتند . جیغ و داد می زدند و می خندیدند و لیوان را از دست هم می قاپیدند ...
این کتاب برنده جوایز زیر است:
- لوح زرین جایزه هیات داوران بزرگسال و مرغک طلایی جایزه داوران خردسال جشنواره کتاب کودک و نوجوان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- جایزه کتاب سال هیات داوران مجله سروش نوجوان
- دیپلم افتخار شورای کتاب کودک
- کتاب سال ۱۹۹۴ وزارت فرهنگ و هنر اتریش
- معرفی ویژه کتاب منتخب ۱۹۹۴ آلمان
- دیپلم افتخار CPN هلند
- دیپلم افتخار جایزه خوزه مارتی - کاستاریکا
- جایزه کبرای آبی کشور سویس
- اقتباس سینمایی - به کارگردانی ابراهیم فروزش- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - برنده جایزه پلنگ طلایی جشنواره لوکارنو و جوایز دیگر.
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر