آغاز این قصه از آخر بود
اتمام موجودی
-یه بار دیگر باهاش حرف می زنم.
دختر جوان آهی کشید، خم شد و برگ زرد و خشکیده ای که روی زمین افتاده بود را برداشت.
-فایده نداره... چرا می خوای غرورت رو بازم بشکنی؟
-ارزش که داره؟ من به خاطر تو هر کاری می کنم... حتی شکستن غرورم!
چشمان خاکستری رنگ دختر جوان پر از خواهش و عشق به سمتش برگشت تا قلب جوانش را بیشتر از این بلرزاند.
صفحه اول کتاب، توسط نویسنده، امضا شده که تصویر آن را در گالری تصاویر کتاب میبینید.
افزودن به سبد خرید
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر