کتاب قهوهی سرد آقای نویسنده، یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانه است که تمِ معمایی – هیجانی دارد و در مدت زمان تقریبا یک ماه بعد از انتشار به چاپ بیستم رسید.
یکی از ویژگیهای این کتاب، متن های کوتاه فلسفی و خواندنی هست.
در این بخش از وبلاگ فروشگاه اینترنتی بوف، برش هایی از کتاب «قهوهی سرد آقای نویسنده» اثر روزبه معینی، را می خوانید.
من کلیه ام سالمه، خدا رو شکر سنگ نمیسازه. ذهنمه که مریضه، داستان میسازه. باید یه جوری داستان ها رو دفع کنم. واسه همینه که مینویسم.
به جاودانگی فکر کن، تو مردنی هستی، اما چیزی که مینویسی تا همیشه میمونه.
سیگار آنچنان هم بد نیست. درسته بیماری های زیادی میاره ولی دشمن باحالیه. حداقلش اینه که در جواب پک هایی که بهش میزنی نمی گه درست میشه یا این که چی بگم والا، پا به پات میسوزه.
چطور میشه یه نویسنده سیگاری نباشه؟ --- بدون سیگار هم میشه فکر کرد و هم میشه نوشت.
نویسنده ها آدم های تنهایی هستن. گاهی ساهت ها، روزها، ماه ها یا شاید هم سال ها توی یه اتاق میشینن و به ساختار داستان شون و شخصیت هاش فکر می کنن، بدون اینکه حتی کلمه ای روی کاغذ بنویسن. این خیالپردازی گاهی تا جایی پیش میره که به واقعی بودن خاطراتی که خودشون تجربه کردن هم شک می کنن و همون جاست که تو اوج توامندی، پوچی دامنگیرشون میشه.
گاهی، جواب مسائل نه پیچیده است نه ساده، فقط دور از انتظاره.
گاهی آهنگ ها لبریز از خاطره میشن و حرمت پیدا می کنن. مثل بعضی از آدم ها، درسته که شاید دیگه نتونی اون ها رو ببینی و باهاشون حرف یزنی، اما از زندگیت پاک نمیشن، چون فراموش شدنی نیستن. اون ها همیشه یه جای امن گوشه ی دلت دارند.
میتونی هرکجا باشی، جایی تو گذشته لعنتی،جایی تو آینده رویایی، یا شایدم هیچ کجا. اما شک نداشته باش همون جایی داری زندگی میکنی که وقتی چشم هات رو میبندی می آد سراغت، از همه نفس گیر تر هم گذشته ی لعنتیه.
تو هیچ وقت نمیتونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی.
قهوهی سرد آقای نویسنده
اثر روزبه معینی